راه پرواز

مژده مولا،  روز میلاد پدر می باشد 

روز عیدی ز ید الله قدر می باشد

احسن الیوم  برای پسران، روز میلاد ابی می باشد

عیدی از دست تو مولا چه صفایی دارد

این عیدی ز  ید تو آقا چه بهایی  دارد

آگه از حال درون و برونم هستم

گنه پر در توشه من خطا کار هستم

لیک آگه ز یَدِ با کرمت  هم هستم

اینک به دیدار تو من دل بستم

دل بسته به آن عفو  ز در گاه  الهی هستم

بنمای طلب از الله که بنده گدایی هستم 

رو سیه آمده ام کوی تو، بنمای سفید روی مرا

بنویس به زیر آمدگان سوی تو، امضای نما نام مرا

روز میلاد مسیح است به دنیا آمد 

زاده ی مریم قدیس به پاکی آید

عیسی  زگهواره بگفتست سخن

تهمت نا آگه زمادر زدودست یه دم

رازگفتست ظاهر،  به آن خلق خدا

من عیسام همان خلق اِلاه

گوید بگویم به اذن خالق 

آمدم بهرِ امداد به سوی جاهل

من مسیحم نه خدایم، ونه زاده ی او 

بنده ی تابعم، فرستاده ی  ازجانب او

ارسالم بهرِ خدایی نبودست عدو

آمدم تا که بباشم نشانی زِ او

بندگان! جهل دگر بس باشد 

ره یابیدگرکه   رهبر  دگر کس باشد

من و او وهمه ی راهبران

جمله جمعند برای با خردان

همه غایت ها احد می باشد

راهیابی به لقا ء صمد می باشد

زلزله آمده است بیچاره تا بدانم من بیکاره

آیه ایست ازنزد خدای منان می لرزد می غرد چه هیاهو دارد وای برمن، منه بیچاره ببینم آن را، حس کردم با تمام احساس. لرزش آن، یعنی،  بلرزد قلبم،بدانم که چه خوارم بر رحمانم. چه قدر عاجز پی یک ثانیه ای بار برمی بندم به جهانی دیگر. غافل ای دل، چه تو بی دانش هستی. از صبح که زخواب برخیزی چه غروری داری. حس کردی که تمام دنیا فرش هستن به زیر پایت، نمره ات صفر شده. همه این دنیا، طی یک لرزه تو را می بلعد، تو چه اندیشیدی! باز تکبر داری؟ داشتن ثروت دوست تو را می لرزاند، برگرد اشتباه آمدی لرزش لحظه ای ارض،  تو و دوست همه خواهد برد، نام نیک گر بماند شاید، فاتحه ای شود بر توی در ره مانده! پس کمی عاقل باش زلزله هشدار است بنده ام من هستم تا به کی بی تقوایی! 

تاکنون مادران از قهرمانی های رستم، سهراب افسانه ای برای کودکان خود میگفتند، ولی اکنون #قاسم_سلیمانی واقعیتی است که در مقابل چشمان ماست؛ کسی که بزرگترین افتخارش سربازی پدر امت است. 

توسردار جهانی ای سلیمانی، عزیز وفخر اسلامی سلیمانی

به تو دل گرم شدست مظلوم،  تو ریختی خون آن ملعون

توکردی خفته را بیدار،  به رمزت سپه را هوشیار

مدافع گشته است پیروز، جزایش نزد حق محفوظ

دل داعش شدست لرزان، زجودت گشته است حیران

سپاه کفرگشته آشفته،  لوای صلح گشته  افراشته

مسلمانان همه جمعند، مثال رشته پیوندند

علیه کفر واهریمن،  همه مشتاق سر مشقند

تو سر مشق رفیقانی سلیمانی، توسر باز امامانی سلیمانی

برِ حق ممتحن بودی،  به نامش مفتخر بودی

ره تو راه عشق بودست،  مسیرت کوی دمشق بودست

نگاهت برافق ها بود،  ندایت رمز زهرا بود

مدافع در حرم بودی، مقارن با کرم بودی 

وجودت پر زایمانست، امید و فخر ایران است

ید حق باشد  به همراهت، دل خلق  راضی از رازت